ریا

از بس که دیده ام ریا و رنگ نفاق !

از بس کشیده ام درد دروغ و رنج فراق !

بر قامتم نمانده ستونی که بر او راست شوم !

بر چشم ودل نمامده امیدی که بر او کنم اتفاق !

من نیستم از این قماش وشکستنم حتمیست .

باید یکی شویم و زین ره کنیم افتراق.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد